کد مطلب:154171 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:103
ابن مطیع مردم کوفه را توبیخ می کند
عبدالله بن مطیع كه به دست و پا افتاده بود و نمی دانست چه كند در فكر عمیقی فرورفت، عمرو بن حجاج زبیدی گفت: امیر چرا سستی می كنی و شوخی گرفته ای این جمعیت نیرومند شده اند، رؤساء قبائل، جمعیت خود را بخوانند و شما هم مردم را تحریك كنید هر یك از رؤساء می توانند جمعیتی با خود بیاورند تا با اینها بجنگیم؟
ابن مطیع در میان جمعیت بسخنرانی پرداخت و گفت: مردم از تمام شگفتی ها شگفت تر اینكه شما از جمعیت قلیلی از خودتان عاجز بشوید، در حالی كه دینشان دینی گمراه كننده است!! و افرادشان پستند زیرا شنیده ام پانصد نفر از غلامان و آزادشدگان شمایند كه حتی امیر و فرمانده این جمعیت نیز غلام آزاد شده ایست، حریم خود را از آنها نگهدارید و در راه حفظ شهرتان بكوشید و دست بیگانگان را از شهر كوتاه كنید كه فردا اینهائیكه هیچ سهمی ندارند در غنائم و بهره های شهر شما شركت خواهند كرد بلكه دست شما را از آن كوتاه می كنند، و اگر آنها نیرو بگیرند عزت و آبرو و شرف و حیثیت شما بر باد رفته است [1] .
ابن مطیع در میان جمعیت بسخنرانی پرداخت و گفت: مردم از تمام شگفتی ها شگفت تر اینكه شما از جمعیت قلیلی از خودتان عاجز بشوید، در حالی كه دینشان دینی گمراه كننده است!! و افرادشان پستند زیرا شنیده ام پانصد نفر از غلامان و آزادشدگان شمایند كه حتی امیر و فرمانده این جمعیت نیز غلام آزاد شده ایست، حریم خود را از آنها نگهدارید و در راه حفظ شهرتان بكوشید و دست بیگانگان را از شهر كوتاه كنید كه فردا اینهائیكه هیچ سهمی ندارند در غنائم و بهره های شهر شما شركت خواهند كرد بلكه دست شما را از آن كوتاه می كنند، و اگر آنها نیرو بگیرند عزت و آبرو و شرف و حیثیت شما بر باد رفته است [1] .
[1] طبري 627:8 كامل 489:3.